توضیحات کامل :

پروپوزال بررسی سبک های دلبستگی، سبکهای فرزند پرروری ، رویدادهای استرس زای زندگی و راهبردهای شناختی تنظیم هیجان به عنوان پیش بینی های اعتیاد در معتادان مراجعه کننده در 14 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc

 

مقدمه و بیان مسئله:

سوء مصرف مواد موضوعی است که مورد توجه روانشناسان و روانپزشکان قرار گرفته است، چرا که این مسئله دارای عواقب سوء و منفی در اقشار مختلف جامعه است. بر اساس گزارش سازمان ملل در سال 2005، ایران بالاترین نسبت معتادان به هرویین و تریاک را در جهان دارد؛ بر اساس این گزارش در ایران از هر 17 نفر یک نفر به این مواد اعتیاد دارد؛ علاوه بر این 20 درصد از جمعیت 60-15 سال کشور به نحوی در سوء استفاده از مواد مخدر دست دارند (رستمی، حضرت آبادی و محمدی، 1386). مساله مواد مخدریکی از مسائل مهم و جدی در سطح بین المللی است که از جنبه های مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فیزیولوژیک نگاه­های مختلفی را به خود معطوف نموده است. مطالعه ادبیات پژوهشی نشان می­دهد که عوامل زیست شناختی، روان شناختی، روان شناختی اجتماعی و خانوادگی با سوء مصرف مواد مرتبط هستند (کلتنر، اسچوچ و بوستون،2003). این مشکل نه تنها فرد معتاد بلکه کل سیستم خانواده را در بر می­گیرد و پیامدهای مختلفی بالاخص عوارض روانی را هم برای فرد مصرف کننده و هم برای سایرین که به نو عی با او ارتباط دارند، به همراه می آورد. اولین پایگاهی که در این خصوص تأثیر می­پذیرد سیستم خانواده است (صولت­ دهکردى، عابدین زاده، نیک فرجام و دریس، 1380). مهمترین عامل خطر ساز و حمایت كننده از اعتیاد، كنترل و همبستگی خانوادگی می باشد (صدیق­سروستانی، 1382).

دلبستگی، به پیوند عاطفی کودک در حال رشد و مادری که مسئولیت اصلی در مراقبت از او را بر عهده دارد اطلاق می شود؛ در واقع، دلبستگی به طور كلی به پیوند عاطفی میان افراد اطلاق می شود و در واقع افراد برای ارضاء نیازهای عاطفی خود به یكدیگر تكیه دارند؛ تصور محققان این است كه دلبستگی ایجاد شده در دوران كودكی همچنان به مراحل بعدی زندگی تداوم می­یابد و زندگی فرد را تحت تأثیر قرار می­دهد. علاوه بر این، در بزرگسال، منبع دلبستگی ممكن است تغییر یابد و دلبستگی به همسر و افراد دیگر جایگزین دلبستگی به مادر گردد؛ به عبارت دیگر دلبستگی را می­توان یک پیوند عاطفی میان افراد دانست و در واقع افراد برای ارضای نیازهای عاطفی خود به یکدیگر تکیه می­کنند (گلی­نژاد، 1380، به نقل از عباسی سرچشمه، 1384). دوزیر و همكاران نقش راهبردهای جبرانی كودكان نا ایمن را به عنوان یك عامل خطر در سلامت روانی برجسته می­سازند، لیزوفرانز بر نقش تجارب سخت و آسیب­زای ابتدای زندگی و قوت گرفتن احتمال سوء مصرف مواد در این افراد تاكید می­کند (لانیسون، 1997، به نقل از جزایری و دهقانی، 1383) و بك نیز نقش تعیین كننده تجارب، مرتبط با دوره كودكی را در شكل گیری عقاید هسته­ای و راهبردهای جبرانی، كه احتمالاً مهم­ترین نقش را در سوء مصرف مواد بازی می­كنند، آشكار ساخته است (بک، 1996). افراد نا ایمن برای فرونشانی عواطف منفی و رویدادهای آسیب­زایی كه تجربه می كنند احتمالاً بیش از افراد ایمن از سوء مصرف مواد به عنوان یك نوع مكانیزم خود درمانی استفاده می كنند (مارلات، 1985). احتمال همراهی تجربه عواطف منفی، مهارت­های مقابله­ای ضعیف، مكانیزهای رشد نایافته، سبك شناختی معیوب، تعارض درون روانی و بین شخصی با سبك دلبستگی ناایمن بیشتر است (شریفی نژاد و گلی نژاد، 1379) و این عوامل ممكن است احتمال سوء مصرف مواد را افزایش دهند. به نظر می­رسد كه مشكلات ذكر شده در افراد ناایمن آن­ها را بیشتر از افراد ایمن در معرض خطر سوء مصرف مواد به عنوان یك مكانیزم خود درمانی جهت تعدیل و فرونشانی عواطف و تجارب منفی قرار دهد. بر اساس یافته های پژوهش­های بدست آمده بین خانواده و بهداشت روانی حاكم بر آن رابطه وجود دارد، یعنی بین سبكهای فرزند پروری و بهداشت روانی افراد ارتباط می­باشد. در صورتیكه والدین مستبد بیش از سایر والدین، اضطراب فرزندان را فراهم می آورند، بعد از این سبك والدین بی اعتنا قرار دارند (رونر، 2001). هر قدر وابستگی نوجوان به خانواده قوی­تر باشد، از شدت عمل خلاف او كاسته می­شود (مشکاتی، 1381). بین عملكرد خانواده و سلامت روانی نوجوانان رابطه معنا داری وجود دارد (حسینیان و همکاران، 1384). والدین بی اعتنا و مستبد زمینه افسردگی را برای فرزندان خود فراهم می كنند (شاملو، 1376).

اهداف طرح:

هدف از انجام این پژوهش این­است که با استفاده از متغیرهای سبک­های دلبستگی، سبک­های فرزند پروری، رویدادهای استرس­زای زندگی و راهبردهای­شناختی­تنظیم­هیجان، اعتیاد در افراد معتاد پیش­بینی شود.

1-    بررسی ترکیب خطی سبک­های دلبستگی، سبک­های فرزند پروری، رویدادهای استرس­زای زندگی و راهبردهای­شناختی­تنظیم­هیجان به عنوان پیش­بین­های اعتیاد

1-1-        بررسی سبک­های دلبستگی به عنوان پیش­بین­ اعتیاد

1-2-        بررسی سبک­های فرزند پروری به عنوان پیش­بین­ اعتیاد

1-3-        بررسی رویدادهای استرس­زای زندگی به عنوان پیش­بین­ اعتیاد

1-4-         بررسی راهبردهای­شناختی­تنظیم­هیجان به عنوان پیش­بین­ اعتیاد

 

سؤالات پژوهش:

1-     آیا اعتیاد بر اساس ترکیب خطی متغیرهای سبك­های دلبستگی، سبك­های فرزند پروری، رویدادهای استرس­زای زندگی و راهبردهای شناختی تنظیم هیجان قابل پیش بینی است؟

- فرضیات:

1- اعتیاد بر اساس ترکیب خطی متغیرهای سبك­های دلبستگی، سبك­های فرزند پروری، رویدادهای استرس­زای زندگی و راهبردهای شناختی تنظیم هیجان قابل پیش بینی است.

1-1-        اعتیاد بر اساس سبك­های دلبستگی قابل پیش بینی است.

1-2-        اعتیاد بر اساس سبك­های فرزند پروری قابل پیش بینی است.

1-3-        اعتیاد بر اساس رویدادهای استرس­زای زندگی قابل پیش بینی است.

1-4-        اعتیاد بر اساس راهبردهای شناختی تنظیم هیجان قابل پیش بینی است.

 

منبع :                          دارد (به شیوه APA)

نوع فایل:                      WORD و قابل ویرایش

تعداد صفحات:               19